رد شدن به محتوای اصلی

سینما رادیو سیتی .جای رنگ پریده ها

1 سبزه میدان یک سینما دارد. سینما بیست و دوی بهمن که همان سینما رادیوسیتی سابق است که  آقا اینگونه صدایش میزد ، و ماهم بدینگونه صدایش میزنیم هنوز.

2 سینما رادیوسیتی همه خاطرات سینمایی مرا در خودش جا میدهد . روزگاری بود که طبقه دومش هم برای نشستن جا نداشت اما حالا می توانی توی طبقه پائین هرجا که عشقت کشید بنشینی . اگر پشت سری ها روی اعصابت هستند ، می توانی چند بار جایت را هم عوض کنی . یا نکنی . قدرت انخاب داری 

3 جمعه ها آقا مارا می برد تا فیلم خارجی ببینیم . آن زمان سینما فیلم خارجی هم داشت با آن دوبله های افسانه ای اش . کنار سینما رادیوسیتی خیابان علم الهدی است . شلوغ است و بوتیکهای شیک و پیاده روی سنگفرش و نورهای رنگی . پاساژهای قدیمی و حالا هم یکی دوتا جدید دارد. من اما به دلایلی دیگر از آنجا عبور نمیکنم . خاطرات دوستی که دیگر نیست آزارم میدهد.

4 بعد از فیلم دیدن رستوران میعادگاهمان بود .رستورانی که دیگر حالا نیست . آن زمان هم که بود شبیه رستورانهای پاریس بود . گارسون با دستمال می آمد سراغت و خیلی همه چیز شیک و پیک  بود . چون آن زمان نزدیک به زمانی بود که هنوز به عصر حجر امروزی نرسیده بودیم  . من غذای همیشگی ام را می خوردم . ماکارونی ! مادرم حرص می خورد و میگفت من همیشه دارم توی خونه ماکارونی می پزم . اما من ماکارونی کهنه و مانده را دوست داشتم . آقا همیشه درگیر بود با گارسونها .یکبار هم دعوایش شد چون هرچیزی سفارش میداد گارسون میگفت نداریم و سر آخر پدر گفت دوتا تخم مرغ بشکن بیار حرومزاده

5  آقا زود دعوایش می شد . یکبار داشتیم توی رادیوسیتی یک فیلم می دیدم که بیژن امکانیان تویش داشت داماد میشد . یکهو صدای دادو بیداد آمد و ملت ریختند سرهمدیگر و کتک کاری شد . توی فیلم که نه ، توی سالن سینما . چراغهای سالن را روشن و فیلم را موقتن پاز کردند . من اصلن نفهمیدم داستان چی بود تا چند دقیقه . بعدن متوجه شدم یک جوانی پایش را گذاشته بالای صندلی آقامون و آقا هم بدون تذکر قبلی پریده روی سرش و جوانک را  از ریخت انداخته و دوستانش هم که به کین خواهی او بر آمدند  هم حریف آقامون نشدندکه نشدند. 

6 مارا از سینما بیرون انداختند و ما راهی رستوران و ضیافت ماکارونی شدیم. کوفت میخوردیم بهتر بود در آن موقعیت


نظرات

‏ناشناس گفت…
Awwwwwwwww
che aghaye sakht giri... agha alan kojast? hanuz ham hast? halesh khoobe? hanuzam zood asabani mishe?
Altajino گفت…
همینجا ، هست ، میشه. ولی نه عین قدیم
Unknown گفت…
...که دیگر حالا نیست.
انگار زود رسیدین به اون قسمتی از مسیر که این "دیگه حالا نیست"ها شروع میشن!
Unknown گفت…
ینی فکر می کردم برا سن و سال شما زود باشه!اما انگار زمین این روزا تندتر می چرخه
‏ناشناس گفت…
benevis dige..




yadet nare shahrzad o ye baghale mohkammm az ghole man bokonii

پست‌های معروف از این وبلاگ

آخه آقامه دوسش دارم ( یه یه یه یه نُنُر ! )

امشب که نه فردا عاشورا است یا تاسوعا ؟ من نمی دانم کدامیکی اولی است . حوصله ندارم به این چیزها فکر کنم .احترامتان سر جای خودش . عذا دار باشید یا عزا دار باشید . در عالم خودتان سیر کنید . خوشبحالتان اما بروید جان مادرتان توی خانه خودتان این کار را بکنید من می خواهم آلبوم جدید شاهین نجفی را گوش کنم که تازه دانلود کردم . این مرد بسیار موزیک وکلام زیبایی دارد اما خودش به شدت بی شخصیت و لمپن است . من رشتی ام مثل کامبیز وی او ای و احتمالن با انزلی چی ها مشکل باید داشته باشم . این انزلی چی ها هستند که مشکل دارند با همه . دعوا دارند کلن . توی خیابان الکی بهت گیر می دهند و گله ای میریزند سرت و با چاقو می زنندت حتی اگر حامله باشی . قدیمها که اینطوری بودند الان نمی دانم آدم شده اند یا نه ! باری، از این سر وصدا می گفتم .الان یک نواری گذاشته اند زیر پاساژ که من یک لحظه در خودم بودم دیدم صدای جیغ و داد می آید . یک آن فکر کردم مردم سوار بر سفینه شهر بازی شده اند اما داشتند عزاداری میکردند . یک یارویی با یک صدایی که عین فیلمهای پور.ن  بود حین حین حین حین میکند و مردم استقبال میکنند از این جست و خیز یک...

چگونه وبلاگ نویس حرفه ای شویم

 یاوقتی از حرفه ای بودن حرف Ù…ÛŒ زنیم از Ú†Ù‡ چیز حرف Ù…ÛŒ زنیم یا هرچی اصلن 1 .روشنفکر باشید . تلویزیون نبینید Ùˆ یا اگر دیدید به کسی نگویید . از تلویزیون بدبگویید . فوتبال ورزش عوام است . شما نباشید . پوپولیست نباشید .    طرفدار هیچ تیمی نباشید حتی اگر روی شرتتان نوشته اید ( شما کهنه ØŒ تولیدی) قلب بوئین زهرا به عشق پرسپولیس Ù…ÛŒ تپد . 2 کامنت نگذارید توی وبلاگ دیگران Ùˆ این را تویجای جای وبلاگتان بگنجانید Ú©Ù‡ اینگونه اید . بگویید اگر هم کامنتی دیدی مال دیگریاست . شل سیلور استاین قبل از اختراع وبلاگ در کتاب مقدسش گفته بود یکنفر آمده استپوست مرا دزدیده Ùˆ اگر دیدی توی Ø®Û...

آخه آقامه دوسش دارم ( یه یه یه یه نُنُر ! )

امشب که نه فردا عاشورا است یا تاسوعا ؟ من نمی دانم کدامیکی اولی است . حوصله ندارم به این چیزها فکر کنم .احترامتان سر جای خودش . عذا دار باشید یا عزا دار باشید . در عالم خودتان سیر کنید . خوشبحالتان اما بروید جان مادرتان توی خانه خودتان این کار را بکنید من می خواهم آلبوم جدید شاهین نجفی را گوش کنم که تازه دانلود کردم . این مرد بسیار موزیک وکلام زیبایی دارد اما خودش به شدت بی شخصیت و لمپن است . من رشتی ام مثل کامبیز وی او ای و احتمالن با انزلی چی ها مشکل باید داشته باشم . این انزلی چی ها هستند که مشکل دارند با همه . دعوا دارند کلن . توی خیابان الکی بهت گیر می دهند و گله ای میریزند سرت و با چاقو می زنندت حتی اگر حامله باشی . قدیمها که اینطوری بودند الان نمی دانم آدم شده اند یا نه ! باری، از این سر وصدا می گفتم .الان یک نواری گذاشته اند زیر پاساژ که من یک لحظه در خودم بودم دیدم صدای جیغ و داد می آید . یک آن فکر کردم مردم سوار بر سفینه شهر بازی شده اند اما داشتند عزاداری میکردند . یک یارویی با یک صدایی که عین فیلمهای پور.ن  بود حین حین حین حین میکند و مردم استقبال میکنند از این جست و خیز یک...