دیشب مربی باشگاه بعد از تمرین ( که فقط روی پاهام کار کردم) یک ربع برایم توضیح میداد در مورد فواید کار روی پا و قوی بودنشان برای یک مرد و راههای رسیدن به ارگاسم و این حرفها. و بعد شروع کرد در مورد فواید آزاد شد تستوسترون در بدن و شکل گیری اسپرم و اثراتش روی عضلات بازو ، می می و در کل بالاتنه برایم گفتن تا که رسید به سکس و الکل و فروش مکلملهای اسپرم شامپانزه که خوی وحشیگری در انسان تولید میکند و "اینقدش کلی تومان قیمت دارد و چیزهای عجیب دیگر. بعد گفت الکل میخوری؟ گفت: کم تر بخور گفتم آبجو نداری آق مربی؟ گفت برو فولان خیابون فولان رستوران اگه زنش بود بگو مسعود رو کار دارم مسعود اومد بگو من گفتم. بعد گفت: من میگم نخور تو آدرس میگیری ازم؟ و سپس ادامه داد و همان چیزها را تکرار کرد و از تجربات همخوابگی هایش و نقش به سزای جلسه ای یکبار روی پاها کار کردن و دیدن نتایجش توی تخت خواب صحبت کرد بعدن اینا رو کِی گفت؟ وقتی من داشتم روی تردمیل می دویدم و از اینکه چرا نمی توانم ازش فرار کنم از خدا دلخور بودم
(کارتونیست درک نشده سابق)