آخرش كه چي؟ يا من پرتوقع شدم يا مدل زمونه اينطوري شده. به جاناتان گفتم برنامت چيه؟ گفت برنامه چي؟ گفتم واسه آينده . گفت هيچي ميرم تركيه پناهنده ميشم. بعدش ميرم استراليا با كانگوروها بپر بپر ميكنم. چيه اينجا؟ خواستم بگم ميشه نري ؟ ميشه هميشه بموني ؟ ميشه تو ديگه تنهامون نذاري؟ تو هم بري تك ميوفتيم، ديگه كسي نيست باهاش حرفم بزنيم اما نگفتم بهش، فقط گفتم: استراليا لايه اوزون پاره پوره است، كرم ضد آفتاب هر دفعه بزن ميري بپر بپر
(کارتونیست درک نشده سابق)