رد شدن به محتوای اصلی

پست‌ها

نمایش پست‌ها از دسامبر, ۲۰۱۳
يقه اسكي خريدم.  خودش اما هنوز به گردن مانكن تو ويترين مغازه است. سه هفته پيش خريدم. آقاهه گفت :‌ توي ويترينه و اگر وردارم ويترين بهم ميريزه. نميخواست هم بفروشدش. من گفتم همون رنگ رو ميخوام فقط.   الان هر روز از جلوي مغازه رد ميشم ميبينم به گردن اون آقا خوشتيپه‌ي تو ويترينه. ميگم زمستون شد كه، نمي‌خواي بديش به من ؟ مانكنه ميگه : مال منه، سردمه. ميگم تو كه جون نداري آقاهـــه..ميگه تو مگه جون داري آقاهه ؟ منو مسخره ميكنه وقتي ميگه آقاهــه. دهنشو اينجوري اينجوري ميكنه ..
1 ككها شبها ميخوابند ؟ 2 به گفته‌ي كارشناسان محترم برنامه باقي ككها را با موچين تحت تعقيب گسترده و هماهنگ قرار داده‌ام و خودشان يا جنازه شان را تحويل جوخه مرگ ميدهم. اولويت من "يا جنازه شان" است 3  ككهاي درشت را اسامه و ككهاي بعدي را ملاعمر نام گذاري كرده ام. ككهاي كوچكتر را قصي و عدي  ككهاي مرده را مرد شماره‌ دوي طالبان صدا ميزنم. بي هشدار قبلي منهدمشان ميكنم 4 ككها عاشق صاحبانشانند ؟ 5 يك كك را كنار باقي خانواده اش كشتم و بعد بچه و زنش را. من هشدار قبلي داده بودم. سمپاشي كرده بودم. شستشو كرده بودم. گفته بودم برويد. نافرماني مدني كردند. ماندند. كجا ميتوانستند بروند ؟ كي كك ميخواست 6 كك ديگري را كشته و جنازه اش را براي عبرت باقي ككها همانجا گذاشتم بماند. هيچ ترحمي در كار نيست 7 ككي را پس دوشواري هاي بيسيار گوشه اي گير انداختم. او ميدانست كه كشته خواهد شد. ديگر فرار نكرد در عوض شروع به خوردن خون كرد. ترجيحش اين بود كه با لذت و در كاري كه دوست دارد از دنيا برود. اندكي به فكر فرو رفتم. فقط اندكي 8 يك شب موچين گم شد. كار ككها بود. جاي ترديد