بمیري من گريه ميکنم ، ميروم توی حمام زير دوش
چون هيشکس نبايد بفهمد ،بعدن من هي افسرده ميشم
همه برایشان این سوال مطرح خواهد شد که چه مرگم است ؟
ميگویم بهشان سرماخورده ام ، به قول توفيق :
" حال من خوب است
اين همه غم و غصه که ميخورم
براي سرماخوردگي است "
بعدن طرحهاي غمگين ميکشم
زنبورهاي سبز
بعدن من هميشه هرجا اسمی شبیه توبیاید بغضم ميگيرد
هرجا که باتو رفته ام ، هرجا که بوی تو را دارد خفه ام می کند از گریه
بعدن شعراي غمگين ميخوانم
شايد سيگار بکشم
آه آه آه
دوست دارم براي تو مست کنم
و بلند بلند بخندم
و وقتي اتومبيلم را توي پارکينگ خاموش ميکنم
ساعتها آنجا بنيشنم
و موزيک را خاموش نکنم
و همانجا خوابم ببرد اصلن
بعدن من ريشم را نخواهم تراشيد
چون مردم آدمي را که ريشش را ميتراشد به عنوان يک افسرده ي غمگين عشق مرده نمي پذيرند
بعدن من تي بگ مي اندازم توي ماگم
و درش نمياورم
و همانطوري مي نوشم
چون افسرده ها مارک تي بگشان آويزان است
همه اينها وقتي است که تو مرده باشي
تو پيشم نباشي
و منم هم ندانم قبر تو کجا باشد
که بيايم بخوابم رويش
و خاکش را بردارم مشت مشت
و باران ببارد هم عين فيلمهاي کليشه اي
و من هي گريه کنم و پالتوي سياه بپوشم
و چتر سياه داشته باشم
و هي تند تند شاهين نجفي گوش کنم
گريه کنم
گريه کنم
گريه کنم
گريهههه کنم
تيکه تيکه هاي دل و جیگر من ِ
بارون
ميشه
مي باره
...
نظرات
خیــــــــــــلی قشنگ بود