یادت هست چند سال پیش آنفلانزای مرغی آمده بود ؟ من تازه وبلاگ راه انداخته بودم واین کاریکاتور برای آن وقتها بود . داستانش هم که معلوم است . یک نفر عالیجناب گوشت حلال خور زمانی که میبیند حیوان لذیذ و خانگی و قدیمی اش بیمار شده است چشم به موارد اجنبی دوخته ( سلام آقای بهزاد افشاری این داستان بی شباهت به داستان شما هم نیست ها !)
حالا که تاریخ چپکی شده است و آنفلانزا به خوکهای مادر مرده منتقل شده است ، چه فکر میکنی ؟ آیا این آقای چشم دریده بعد از جدا شدن از عشق اول ویروس را به عشق ثانی منتقل کرده است؟
+;نوشته شده در ;2009/5/16ساعت;19:46 توسط;.:ALITAJADOD:.; |;
نظرات
هیز بازی که شاخ و دم نداره.بیا تو خیابون ببین چه خبره...یکی نیست بگه بابا تو فقط دو ماهه ازدواج کردی...
می بینی ؟! نفرین مرغه خوکه رو گرفته ! بیایید در نگهداری همسرانتان. بچه ها مواظب باشید!!
:))الان با خودش می گه خدا همون می دونست کدومو حلال کنه !
مرده دیگه این حرفا ازش گذشته ، یکم بایس جوون تر میبود بیا انیمیشن های ما رو هم ببین ......
http://www.picbaran.com/files/ia0qjmxhpab2cbwrnv79.jpg
_______________
ALITAJADOD پاسخ ميدهد :
چه لبخند معنی داری دارد خوکه !
پس این آقا آنفلونزای خوکی رو وارد ایران کرده؟
عجب دنیایی شده .. مادر بزرگ خدابیامرز منم همیشه همینو میگفت.
اون خوکه یعنی به تازگی اضافه شده؟ آخه اون موقع که خبری از خوک نبود
:)...مردکه هیز...نکرده دست مرغه رو ول کنه...من کجا فوش دادم...سه نقطه و ستاره که فحش نیس...
دنیا عوض میشه. آدمهاش عوض میشند. خوب ویروس ها هم طبیعتا عوض میشند. ایندفعه هم قرعه خورده به اسم آقا خوکه. ویروس هم میخواد هر از چندگاهی خودی نشون بده.یا حق...