رد شدن به محتوای اصلی


اول مهر من از همه جا بي خبر بودم
مادر كوله پشتي را انداخت روي دوشم و با خواهرم كه سه سال بزرگتر از من بود رفتيم مدرسه . در طول راه هي خنديديم و خنديدم و منم خل بازي در مي‌آوردم تا بقيه بخندند. .وظيفه من در خانه همين بود اصلن
اما مدرسه خنده دار نبود. شلوغ بود. آقامون من را سپرد به يكي از بچه‌هاي سال بالاتر و بهش گفت مواظبش باش، خب ؟ پسره هم سرش را تكاني داد و بعدن هم رفت پي كارش و من تا همين الان كه در خدمتتان هستم نديدمش 
آقامون يك چيز ديگري هم گفت. وقتي ديد بغضم گرفته . گفت برو يه ساعت تو كلاس و بعدن بيا من ميبرمت خونه. رفتم كلاس و كلي گريه كردم. بقيه بچه‌ها مي‌خنديدن و شاد بودند. دروغ چرا يكي دونفر ديگر هم مثل من آرام و بي‌صدا اشك مي‌ريختند. يك ساعت را به زحمت تحمل كردم و بعدش زدم بيرون از كلاس . رفتم سمت در ِ حياط. خواستم برم بيرون كه باباي مدرسه گفت :‌كجا آقا پسر ؟ گفتم : آقام بيرون در منتظره . گفت آقات رفت خونه . گفتم دروغ ميگي . گفت كو اينا هيشكي پشت در نيست. نيگا، برو سر كلاس.
تمام آن هزار سال را تا آخر ساعت مدرسه گريه كردم. درد تنهايي در جمع يكطرف، دروغ آقام يك طرف.آن پسرك بي شرف كه قرار بود مواظبم باشد هم همان‌طرف



نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

آخه آقامه دوسش دارم ( یه یه یه یه نُنُر ! )

امشب که نه فردا عاشورا است یا تاسوعا ؟ من نمی دانم کدامیکی اولی است . حوصله ندارم به این چیزها فکر کنم .احترامتان سر جای خودش . عذا دار باشید یا عزا دار باشید . در عالم خودتان سیر کنید . خوشبحالتان اما بروید جان مادرتان توی خانه خودتان این کار را بکنید من می خواهم آلبوم جدید شاهین نجفی را گوش کنم که تازه دانلود کردم . این مرد بسیار موزیک وکلام زیبایی دارد اما خودش به شدت بی شخصیت و لمپن است . من رشتی ام مثل کامبیز وی او ای و احتمالن با انزلی چی ها مشکل باید داشته باشم . این انزلی چی ها هستند که مشکل دارند با همه . دعوا دارند کلن . توی خیابان الکی بهت گیر می دهند و گله ای میریزند سرت و با چاقو می زنندت حتی اگر حامله باشی . قدیمها که اینطوری بودند الان نمی دانم آدم شده اند یا نه ! باری، از این سر وصدا می گفتم .الان یک نواری گذاشته اند زیر پاساژ که من یک لحظه در خودم بودم دیدم صدای جیغ و داد می آید . یک آن فکر کردم مردم سوار بر سفینه شهر بازی شده اند اما داشتند عزاداری میکردند . یک یارویی با یک صدایی که عین فیلمهای پور.ن  بود حین حین حین حین میکند و مردم استقبال میکنند از این جست و خیز یک...

چگونه وبلاگ نویس حرفه ای شویم

 یاوقتی از حرفه ای بودن حرف Ù…ÛŒ زنیم از Ú†Ù‡ چیز حرف Ù…ÛŒ زنیم یا هرچی اصلن 1 .روشنفکر باشید . تلویزیون نبینید Ùˆ یا اگر دیدید به کسی نگویید . از تلویزیون بدبگویید . فوتبال ورزش عوام است . شما نباشید . پوپولیست نباشید .    طرفدار هیچ تیمی نباشید حتی اگر روی شرتتان نوشته اید ( شما کهنه ØŒ تولیدی) قلب بوئین زهرا به عشق پرسپولیس Ù…ÛŒ تپد . 2 کامنت نگذارید توی وبلاگ دیگران Ùˆ این را تویجای جای وبلاگتان بگنجانید Ú©Ù‡ اینگونه اید . بگویید اگر هم کامنتی دیدی مال دیگریاست . شل سیلور استاین قبل از اختراع وبلاگ در کتاب مقدسش گفته بود یکنفر آمده استپوست مرا دزدیده Ùˆ اگر دیدی توی Ø®Û...

آوخ چه کرد با ما جان روزگار

    این کاریکاتور را دیده بودی آره ؟ حال روز همیشه من است خب . دوباره اجرایش کردم تا دوباره ببینی تا یادم نرود کجای کارم و کجای دنیا ایستاده ام تک و تنها و جمع اضدادم و خسته نمی شوم از این تکرار پوچ و در هپروتم و خسته ام کلن . نهایت امیدواری است نه ؟ چند خط برایم بنویس . کی است این بابا که پارادوکس اش مرا کشته است لامصب + ;نوشته شده در ; 2009/3/12 ساعت;20:15 توسط;.:ALITAJADOD:.; |;