1 امشب چهار شنبه سوری است و من برای دخترم میگویم چهار شنبه سوری اینچنین وآنچنین است . میان این همه مراسمی که داریم چهار شنبه سوری را دوست دارم
2 چهارشنبه سوری کوچه 96 گلسار رشت . از این سر کوچه تا آن سرش را با کاه کپه کپه آتش میزدیم و از رویش می پریدیم و دود میرفت توی چشمهایم و اشکم در می آمد . من با دود روی صورتم نقاشی میکردم و همه را میترساندم
3 پای دوستم در آتش یکبار سوخت و درد زیادی کشید . مراقب باشید نسوزید . زهر مار نکنید به خودتان .
4 یکبار توی کوچه ما یک نفر کلن آتش گرفت و خیلی این صحنه بد بود . شوخی های خرکی نکنید با هم .
5 چارشنبه سوری خوب است . ما هر سال میرویم خانه پدری و آش شله قلمکار میخوریم و من هم با شز از روی آتش میپرم و از بس میخنیدیم جیشمان میگیرد !
6 سالهایی که اجبارن مشهد بودیم هیچ دوستی نداشتیم . مادرم گاز پیک نیکی روشن میکرد توی خانه و رویش ظرف اسفند میگذاشت و دود میکرد و ما غریبانه از رویش میپریدیم . من با سیاهی اسفند صورتم را سیاه میکردم و چارلی میشدم برای خواهرهایم .
7 امسال آخرین سال آتش بازی من است . خانه مادری فروخته شد و یک آپارتمان بجایش خریده شد .
8 بروید از روی آتیش بپرید .اما مواظب خشتکهایتان باشید . من چارتا خشتک از شما بیشتر جر داده ام !
نظرات
در تو مبارک باد این نوروز تجدد (-:
سال نو مبارک.
فقط گفتید براش؟یا آتیشم روشن کردید؟