خانم خانه دارد بر میگردد به خانه . دارد میاید و من آمادگی ندارم . چه آمادگی ؟ آمادگی دفاعی طبعن ! آمادگی پذیرایی . باید زود بروم خانه قبل از اینکه با دیدن خانه سنکوب کنند ایشان . بروم ظرفهای نشسته را از زیر مبل بردارم . لاقل اگر وقتی نیست برای شستن بیاندازم توی سینک ظرفشویی .
با سران قبلیه سوسکها گفتمان کنم و راضیشان کنم بروند یکجای دیگر را پیدا کنند . به هردوی ما خوش گذشت اما خانم خانه این عمل را برنمی تابد . با دمپایی از شما پذیرایی میکند بروید خودتان خیلی بهتر است . احترام آن شاخکها را بدارید .
خانه را بخار شور کنم و سرامیک را که لکه های سس کچاپ رویش است پاک کنم .فکر میکند خون است الان . لباسهایم را که کوهی شده است در اتاق شهرزاد ببرم بتپانم توی کمد . گلهای مرده را آب بدهم شاید فرجی بشود ، معجزه ای در بیاید . زنده شدند .
توالت را بسابم . توالت شبیه توالت سینما انقلاب رشت شده است . خانم خانه که مثل من نوستول باز نیست که بداند بوی توالت سینما کلی خاطره دارد . رخشا بریزم یکی دوساعت بماند بعدن آب بکشم . یادم باشد آب بکشم جدن
خرید کنم برای یخچال . یخچال شده است کمد . کاش کمد آقای وو پی بود . کمد خودم است . خالی تنها !
خانم خانه هر بار که می آید کلی غر میزند که چرا اینجا اینطوری است . آنطوری است ؟ این چیه ریخته اینجا ؟ واسه چی ظرفارو نشستی . همون موقع میخوری بشور دیگه .کلی زیر لب غر میزند . کلی توی خودش میریزد . تبخال میزند همیشه بعد از سفر .
اصلن تمیز نمیکنم چه فرقی میکند . غرش را که میزند سر آخر . هوم ؟ هان ؟ واش ووش
با سران قبلیه سوسکها گفتمان کنم و راضیشان کنم بروند یکجای دیگر را پیدا کنند . به هردوی ما خوش گذشت اما خانم خانه این عمل را برنمی تابد . با دمپایی از شما پذیرایی میکند بروید خودتان خیلی بهتر است . احترام آن شاخکها را بدارید .
خانه را بخار شور کنم و سرامیک را که لکه های سس کچاپ رویش است پاک کنم .فکر میکند خون است الان . لباسهایم را که کوهی شده است در اتاق شهرزاد ببرم بتپانم توی کمد . گلهای مرده را آب بدهم شاید فرجی بشود ، معجزه ای در بیاید . زنده شدند .
توالت را بسابم . توالت شبیه توالت سینما انقلاب رشت شده است . خانم خانه که مثل من نوستول باز نیست که بداند بوی توالت سینما کلی خاطره دارد . رخشا بریزم یکی دوساعت بماند بعدن آب بکشم . یادم باشد آب بکشم جدن
خرید کنم برای یخچال . یخچال شده است کمد . کاش کمد آقای وو پی بود . کمد خودم است . خالی تنها !
خانم خانه هر بار که می آید کلی غر میزند که چرا اینجا اینطوری است . آنطوری است ؟ این چیه ریخته اینجا ؟ واسه چی ظرفارو نشستی . همون موقع میخوری بشور دیگه .کلی زیر لب غر میزند . کلی توی خودش میریزد . تبخال میزند همیشه بعد از سفر .
اصلن تمیز نمیکنم چه فرقی میکند . غرش را که میزند سر آخر . هوم ؟ هان ؟ واش ووش
نظرات