یک - یک چند وقتی رفته بودم از اینجا به دنیای واقعی و خیال برگشتن هم نداشتم . رفته بودم پیش عزیزان و آنجا اینترنت نبود که اگر هم بود من بی نیاز می دیدم خودم را . معاشرت بد نیست گاهی اوقات . آنجا چیزهای خوب زیاد داشت بعضی چیزهای خوب را دوست ندارم . آنجا یک عدد مزدا تری نیو داشت که خوب بود و من نشستم پشتش اما راه نرفتم باهاش . دیوانه ام مگر ؟ را بیاندازمش یک خط رویش بیافتد من باید کلیه ام را بفروشم ببرمش صافکاری بدون رنگ پیش ابی چکش طلا لابد . صندلی اش آدم را بغل می کند از پشت لامصبِ بی دین . اگر آدم منحرفی بودم دوست داشتم همینطوری خودم را در بغلش تصور کنم و بگویم آه چه می خواستی از من ... چه می خواستی از من ؟... راحتی ؟
اصلن از یک تاریخ معاصری در فامیل ما یکهو انقلابی صورت گرفت کبیر و یک عده - تو بخوان همه به غیر من - گنج پیدا کردند و نمی دانم چرا چنس بازی در می آورند و جای گنج را که نه ، یک کاسه دستمان نمی دهند برویم از کنار این رود بنشینیم سنگهارا داخلش بریزیم دنبال خرده مرده های طلا بگردیم . 4 سال پیش بود یکیشان رنو 5 داشت از این فرانسوی هایش تازه ، که الان نمی دانم چی دارد اسم ماشینش را بلد نیستم فکر می کنم گوز موز داشت تویش . آنیکی که هیچی نداشت 206 جنیفر لوپزی دارد که مرا تحریک نمی کند اصلن . یکی دیگر گلف دارد یک پایش اینجاست و پای دیگرش سفر و سفر و سفر به خاور میانه و دور و دورتر و همینطور دیگرانی که سفرهای استانی شان را از مالزی و تایلند و شانگهای چین و تنریف شروع کرده اند و تا چهار سال دیگر به اورانوس مهاجرت می کنند .
من بخیلم ؟ نیستم آقاجان . نغ می زنم ؟ غر ( قر ) می زنم ؟ بله میزنم . آدمها نغ نغو را دوست دارم . اصلن خدا هم دوست دارد . خودش گفته بخواهید تا به شما داده شود . پس اگر ساکت بمانی و غر نزنی کسی چیزی به تو نمی دهد . برو همین حالا نغ زدن را شروع کن به درگاه کسی که خودت می دانی . دوست داشتن هم همین مدلی است اصلن ، ساکت بمانی می آیند می برندش و تو می مانی و خودت و کاسه کوزه ات
دو - صفحات اینجا را جوری تنظیم کرده بودم که حدقل دو تا کاریکاتور داشته باشد . بعدن شد یکی و حالا هیچی . کاریکاتور می کشم . خوب هم می کشم . نمی خواهم تولیدی کاریکاتور راه بیاندازم . نمی خواهم زرت و زورت از خودم کارتون در کنم . سالی 10 تا هم بکشم هنر کرده ام . بعدش هم تازه برای چی بکشم ؟ برای کجا بکشم ؟ تا کجا بکشم ؟ اگر تریاک کشیده بودم در این ده پانزده سال الان توی جوب لااقل مرده بودم و همه می گفتند از تریاک مرد ، هریون میزد ! از طرفی نمی توان گفت برای دل خودم می کشم . این غلط است و گوینده اش هرکی باشد غلط کرده است . تو وقتی می آوری کارت را نشان مردم می دهی حق نداری بگویی برای دل خودم می کشم . برو توی اتاقت زیر تختت برای خودت بکش یا ساز بزن . وقتی می آیی جلوی من هنرمندی می کنی دیگر حق مسلم تو نیست که خودت را چس کنی بگویی من برای دل خودم میزنم . کارد بخورد توی دل و روده ات ! به هر حال من برای دل کسی نمی کشم . کاریکاتور می کشم چون باید بکشم . همانطوری که توالت می روم چون باید بروم . چکار کنم پس ؟ ببندم درش را بترکم ؟
+;نوشته شده در ;2010/9/14ساعت;18:3 توسط;.:ALITAJADOD:.; |;
نظرات
سلام علیکمنم کاریکاتوریستم ولی همش 5 ساله کاریکاتور می کشم.به وب من سر بزنید.
_______________
ALITAJADOD پاسخ ميدهد :
حتمن
هه هه .. نه عزيزم .. داداش هنرمند محترم .. اينجوري نگو آدم دلش ريش ميشه به خدا .. كاريكاتورت رو بكش .. كارتونت رو بكش .. دستت هم درد نكنه .. قدرت رو اونهايي كه بايد بدونن مي دونن .. اونا هم كه نمي دونن برن به درك .. اين شالاه هلاك شن به حق 5 تن ( 5 تا بودن يا 6 تا ؟.. ) .. درش رو هم نبند .. بذار ما همسايه ها هم گاهي گداري بيام اينجا دل كپك زده مون رو به كارتوناي خوشگل تو خوش كنيم ..
_______________
ALITAJADOD پاسخ ميدهد :
قول می دهم دل شما هواداران را شاد کنم . مطمئنن کاریکاتور با نام علی تجدد ادامه پیدا خواهد کرد ( حال خودم بهم خورد ! )
داشتم میخوندمت بشه ریس اداره مون اومد دیدم مماخش شکسته منمپدر تنبلی بسوزه حوصله ندارم بقیه شو بنویسم
آقا...10 تا در سال؟!!کاریکاتورهایی که به من قول دادینم بکشید دیگه!!درجریان فامیلم هم که هستین،بسی دست خواهم زد برایتان!!ارادت
_______________
ALITAJADOD پاسخ ميدهد :
بله ببخشید من نبودم چند وقت وقتی هم که آمدم تلفنم قطع بود . کار شما اتودش آماده است . می فرستم برایتان اما شما خواهشن مثل من طولش ندهید :)
من هم عموما نقاشی و طراحی میکنم... چون باید بکنم...نمیشود که نکنمشعر میگم چون باید بگم ...نمیشود که نگممینویسم چون باید بنویسم ...نمیشود ننویسم...همه اش سر همین اجبار بی صاب مانده اس!!نمیشود که نشود!اما این که برای دل خودت هست یا نه ...خب...نمیشود گفت که نیست..نمیشود چون داری به کسی نشانش می دهی ،بگویی که دیگر برای دل خودت نیست .... گاهی دل خودت توی چشمای دیگران است... و اگه نبینند نقاشی ات را حس می کنی که نفست بالا نمی آید...
_______________
ALITAJADOD پاسخ ميدهد :
بله ." برای دل خودت "فرق دارد با لذت بردن از کار خودت
آقای تجدد ایمیل منو ندیدید؟اون سه تا طرحی که فرستاده بودم
_______________
ALITAJADOD پاسخ ميدهد :
چرا دیدم اما نبودم که جواب بدم . ببخشید . چشم حتمن
سلامآره. من نق ميزنم پس هستم. موافق با نق.جمله آخرو هم خوب اومدين اگه بي تربيتي نباشه!يعني يه چيزي تو مايه هاي "ميتراود مهتاب" ديگه؟!!
من تو گودر پستهای ِ وبلاگارو میخونم ( فقط هم میخونم)وبلاگ ِ تو تنها وبلاگیه که کلیک میکنم روش تا با موسیقیش نوشتهت رو بخونم (فک کنم قبلن هم زیاد گفته بودم که این آهنگ رو دوس دارم خیلی) و کامنت هم میذارم بعدش.اینارو گفتم تا تو دلم نمونه!کلن رفتن و دور شدن از فضایِ اینترنت خیلی شیرینه. نه برای ِ همیشه چون اگه همیشگی باشه دیگه مزه نمیده. باید باز برگردی و بمونی تا وقتی دوباره رفتی تو فضای ِ واقعی و زندگی ِ روزمره قدرشو بدونی.
_______________
ALITAJADOD پاسخ ميدهد :
:)
خوبه خودت خودت را درک می کنی. تا همیشه درک نشده نمی مانی. می فهمی باید این دست شوییه را رفت.
خدایی عالی غر میزنی... دمت قیژ
قول می دهم دل شما هواداران را شاد کنم . مطمئنن کاریکاتور با نام علی تجدد ادامه پیدا خواهد کرد ( حال خودم بهم خورد ! ).....هه هه .. تجدد تجدد تو قهرمان مايي .. تجدد تجدد تو قهرمان مايي .. موش نخوردت الهي ..
هوووووووف چه لذتی بردم از خوندنتامروز حالم خوب نبودهمچین حال اومدممرسیراستی کاریکاتور نکشی باید درد بکشیخوبه تو ی چیزی داری برای کشیدناما غر نزنفقط بخواه باصدای بلند و رو به خدافقط یادت باشهزخم های آدم سرمایه استسرمایتو داد نزن
نق بزن آقا جان.. نق بزن. من که به نق زدن زنده ام به شخصه. نه ولله, نق نزنیم چه کنیم پس.
دوباره سلاماینکه my latest post edit shod ، معنیش اینه که حتما هول بودم. آره. چون توی کامنتم هم یه میم جا گذاشتم. موافقم با نق. موجیم که گر نق نزنیم، مجبوریم بریم بوق بزنیم.امروزم تازه اسپیکرمو روشن کردم. موزیک قشنگی بود
_______________
ALITAJADOD پاسخ ميدهد :
فاتحه برای کیشلوفسکی و شرکا بفرستید :)
احساس کردم یه چیزیایی یاد گرفتم, چه پست آموزنده ای!
سلام دوست منامیدوارم خوش گذشته باشد.اما راحتت کنم. اونی که میره ساز یاد میگیره و میزنه برای حال کردن مردم، آخرش میتونه یک مطرب خوب بشه ( که خیلی هم چیز بدی نیست).اما اونی که میره برای دل خودش میزنه و میسازه و تولید میکنه میشه بتهوون، حافظ، شاملو و آنتونیونی.حالا برو انتخابت رو بکن. غر هم بزن ناز هم بکن ولی ته تهش همینهاست که نوشتم. ولی ته این ((مزدا )) نیست!!!
_______________
ALITAJADOD پاسخ ميدهد :
با احترام . من فکر نمی کنم آنهایی که نام بردید برای دل خودشان میزدند و می ساختند و تولید می کردند . این همسایه ما که شاعر است برای خودش می نویسد و هیچکس هم اسمش را نمی داند حتی خود من !
"نق" درست است.اگر دوست داري اين نظر را حذف كن. وقتي يك نفر ميآيد مثل بچهي آدم رك و پوست كنده دو كلمه حرف برايت ميزند، اصلاً معنيش اين نيست كه حالا بايد خودت را بگيري. رفتارت بيادبانه و غير بشر دوستانه است آقاي تجدد. همين است كه عميقاً معتقدم كسي ديگر پيدا نميشود كه لياقت صداقت و صراحت را داشته باشد. نيامدهام دعوا. بيكار هم نيستم. يكچند دچار بحران روحي شدهام به دلايلي، به خطا فكر كردم چون من ميخوانمت، محرمي. خطايي بود الكترونيكي. گرنه نه ميشناسمت، نه قيافهات را ديدهام، نه شغلت را ميدانم نه سنت را. اگر كلاس محبت و نوعدوستي و اعتماد سراغ داري برو ثبت نام كن. اگرنه سعي كن در دختر بيگناهت جبران كني.
_______________
ALITAJADOD پاسخ ميدهد :
داستان چیه ؟
خیلی باحالی
http://gleam.persianblog.ir/
بازم عالی بود. منم این روزا که نه کلا" زیاد غر می زنم !
من نوشته هات رو بیشتر دوست میدارم.یکی از دوستانم تعریف میکرد که فامیلش (بسیجی) بعد از این زدو بند و بگیر ببندها به عنوان دستمزد یه بی ام دابلیو بهش داده بودن که حتی نمیدونست چه جوری روشنش کنه.باید تو فکر تغییر شغل باشی.واست آرزوی یک پول درشت میکنم.یه نیمچه گنج.قلمت پا برجااااا.
خیلی خوشحالم براتون که لااقل می دونید چه جوری باید تخلیه شید. چه بسا آدمهایی که سالهاست یبوست گرفته اند ...
من صددر صد حق را به شما می دهم.
اگر تریاک کشیده بودم در این ده پانزده سال الان توی جوب لااقل مرده بودم و همه می گفتند از تریاک مرد ، هریون میزد ! ______............--------...........-----------