آقامون ( ما به پدرمان می گوییم آقا و همیشه بچه ها مسخره مان می کردند ) مدتی است مرغ مینا خریده است و پسری صدایش می کند . خواهرم فندق صدایش می کند . مادرم تازه از مکه آمده فندق را فوندوق صدا میزند . من گفتم بگوید بهش شیلا به یاد مرغ مینای سندباد که دختر قشنگی بود که طلسم شده بود ، مقبول نیافتاد . گفتم پیلا پیلا چطور است ؟ کسی نمی شناختش به هر حال هنوز هر کسی یک چیزی صدایش می کند . روبرویش می ایستیم و یکی می گوید بگو سلام آن دیگری می گوید بگو دوست دارم من می گویم بگو ماچت می کنم ، ماچت می کنما شهرزاد می گوید : او آآآآآآآ ، اما او حرف نمی زند فکر کنم لال است یا حداقل به گفتار درمانی نیاز دارد .
به آقاجان گفتم این اینجا پیش تو بماند فردا دیدی هرچه فحش است بلد شد . بعدن جلوی جمع می گوید ،ضایع است . یکهو جلوی میهمان می گوید شما همتون گاوید ! بده من ببرمش چند جلسه کاری کنم یکماهه بیاید اینجا برایت شعرهای محسن نامجو را بخواند . قبول نکرد
چند روز پیش آقامون یک سی دی خرید برای آموزش مرغهای مینا . گفته بودند بگذارید جلوی مرغتان و لالمونی بگیرید ما خودمان بلدیم چه کنیم . روشن کردیم هر روشن کردنی را و آقاهه اون تو گفت : مینا جون ... مینا جون... مینا خوشگه .... بگو فاطمه (!) بگو فاطمــــه ... .بگو یا حسین ... یـــــــــــــــــا ... حسین ... بگو مهدی بیا ... مهدی بیا ....
آقا مارا میگی ... همگی با دهان باز همدیگر را نگرستیم و مینا خوشگله را که انگار داشت تحت تاثیر قرار می گرفت.. پدر ضبط را خاموش کرد و انداخت بیرون سی دی را . فکر کنم ترسید آن ته مه های سی دی آموزش نارنجک بستن و منهدم کردن قشون روس و انگلیس را یاد شهید مینا بدهند .
+;نوشته شده در ;2010/9/5ساعت;20:29 توسط;.:ALITAJADOD:.; |;
نظرات
سلام سلام دوست خوبم وبلاگت بسيار زيبا بود يه پيشنهاد دارم برات اگه دوست داري آمارت بره بالا يه سر بهم بزن ضرر نميکني [نيشخند]
همه چیز شده مثل اش شله قلمکار!
:))
حداقل شش یا هفت ماه زمان میبرد برای حرف زدن مینا. بعد خب میتونید بذاریدش جلوی تلویزیون پی ام سی ببینه مثلن!!
مرغ میناها چند نوع هستن ظاهرا یعنی همه لزوما حرف نمیزنن! یه نوعش که زیاد خودش رو میزنه به در و دیوار قفس از اوناست که آزاده و باید ولش کنید برهبرادرم داره یه مرغ مینا و اتفاقن اوائل همین سی کذایی رو هم یادمه گرفته بود ولی بی خیالش شدنالان کاملا صحبت میکنه و ما هم خودمون رو زحمت ندادیم و همون مینا جون صداش میزنیمبدون اینکه بهش یاد بدیم خودش از روی مکالمات یه چیزایی رو رندوم انتخاب کرده و بکار میبره!مثلا صدای سرفه ی برادرزاده م رو عین خودش در میاره به طوری که اوائل فکر میکردیم حیوونکی سرما خورده!صدای جیغ خواهرزاده مو عینهو خودش!پیغامگیر تلفن رو که به زبون آلمانیه !! و اسامی همه رو گهگاهی که عشقش میکشه صدا میزنه! دوستت دارم و میخوامت و سلام مینا جون هم که نقل زبونشن از صبح تا شب!
_______________
ALITAJADOD پاسخ ميدهد :
:)
مرسی بامزه بود گمانم آخرش تعلیم انتفاضه باشدضمنا من جیغ نزدم عادت داریم امور ملوکانه را اطلاع بدهیم قدری عمارت شلوغ بود بلندتر حرف زدیم
این مینای شما ظاهرن التزام به ولایت فقیه نداره وا... یه چند تا مشت شاهدونه بهش بده شاید مست شد واست حاج منصور و حاج زنبور عسل بخونهسلام
خیلی خندیدم واسه آقامونم خوندم اونم خندیدما به همسرمون میگیم آقامون هم خودش کیف میکنه هم خاندانشخدا شوما و خونواده را حفظ بفرمادتشریف بیارین ازون ورا خوشحال میشیم
همسايهمون يه ماهه صب تا شب اين سي ديو ميذاره... و من تمام مدت فكر ميكردم داره به بچه اش حرف زدن ياد مي ده، نگو...
مید این قم آخرش بود!
آخرش بود .
مامان ِ منم به باباش میگه آقابعد اینکه پخش شدم از خوندن ِ آخر ِ مطلب. ینی همچین سیدیهایی تو بازار هست؟ وای خدایا :)))آموزش ِ آیتالکرسی به پرندگان در 17 دقیقهبعید نیست والا :))
کی جرات داره ما رو مسخره کنه ! :))اینا واسه تحمیل ایدئولوژی شون به حیوون رحم نمی کنن به بچه آدم میخوان رحم کنن!یاد این لطیفه افتادیم: غضنفر میره طوطی بگیره، به جای طوطی یه جغد میدن بهش. بعد چن روز غضنفر رو می بینن میگن خب طوطی ت حرفم می زنه ؟! میگه: نه ولی زیاد توجه میکنه !راستی این مینا خانم شما خانمه ؟! می فرمایند خانم هاش ( برخلاف آدمیزاد ) استعداد کمتری تو حرف زدن دارن!
_______________
ALITAJADOD پاسخ ميدهد :
آقاست !
یه تجدید نظر تو اهنگ وبلاگ کن
یه تجدید نظر تو اهنگ وبلاگ کن
دارم فکر می کنم این سیستم آموزشی همه جانبه نگری (!) که حتی مرغ های مینا رو هم تحت پوشش داره، ممکنه جوجه های ما رو از سر مرحت از قلم انداخته باشه ؟
روزي روزگاري وقتي فكر ميكردم كتابم چندروزي بيشتر مهمان اداره ارشاد نيست، تصميم گرفتم براي نوزادم وبلاگي داشتهباشم تا خوش بنشيند و روابط عمومي ما را هم تقويت كند، كه سرمان را از توي كتاب و مجله بيرون نميآوريم و پايمان را از كنج خلوت نشينمان.القصه! (داشتم هزار و يك شب ميخواندم) چندي نت گردي كرديم تا به عادت هميشه نمونه ببينيم و بخوانيم و بياموزيم و بعد به بار بنشينيم. بلاگ شما را كشف كرديم با آن پستي كه هنوز خاطرم هست تابستان شروع شدهبود و ناراحت خواهرهايت در گرماي هوا بودي و تيپت كه در زمستان خوشتر است! ما را حال خوشي دست داد و شدي يكي از الگوهايمان، در كنار چند كشف ديگر در دنياي مجازي. در آن حال و هوا كه همه فكر ميكردند تا چند وقت بعد همه حالشان بهتر ميشود و محصول هنرشان غنيتر، از ذوق... بگذريم...برايش طراحي كردم و ميخواستم اولين پستش تبريك باشد براي شروع دوران پركاري و اميد و اينها، كه نشد و چند ماه تمام خون گريه كردم و يكبار هم يك جدل مجازي با شما داشتم و اينترنت نداشتيم و كسل بوديم و زود اشكمان سرازير ميشد و تا ماهها خواب پليس ضد شورش ميديديم و ... درد سرت ندهم مادر. وبلاگ را در نطفه خفه كردم و نت گردي را رها، كه هرجايي كه دوستش داشتم جلوش علامت ورود ممنوع بود. ماند چند وبلاگ كه هنوز سر ميزنم. براي بيشترشان نظري نميگذارم، با يكيشان بدجوري دوست شدهام و براي شما هربار نظر ميگذارم، احساس ريز بودن ميكنم!اصل مطلب اينكه من احساسات خيلي رقيقي دارم. وقتي كسي بهم توجه نميكند دچار نوسانات روحي ميشوم و ياس فلسفي گريبانم را ميگيرد. وقتي نظراتم مورد بيتوجهي قرار ميگيرد تا مرز خودكشي پيش ميروم. حال خود دانيد.نكته: اين روزها بدجوري حالم درهم است. مجازيون را به حقيقيون ترجيح ميدهم براي معاشرت. باشد كه متعالي گردد.پينوشت: از مرغ مينا متنفرم. روي هم رفته يك جيغجيغوي بدقيافه است به نظرم، كه مفيدترين كارش سركار گذاشتن آدمها با تقليد صداي زنگ در و تلفن است.
منم همیشه مسخره میکردن دوستام به خاطر ااااقا گفتن به بابام
خداییش همون نامجو بهتر بود،لا اقل دل آدم خنک می شد
آقای تجدد من خیلی وقت است که وبلاگتان را دنبال می کنم.می دانم اینکه بخواهید وبلاگی را لینک کنید به خودتان بستگی دارد که خوشتان بیاید یا نه!اما من خیلی وقت است که شما را درک کرده ام و به همگان وبلاگ شما را توصیه می کنم...حتی اگر لینکم هم نکنید باز من عاشق شما هستم و وبلاگتان را دنبال می کنم...آری...از بلاگفا باید رفت...
به این آدرس یه سر بزنانتخابات وبلاگیهhttp://webgap.blogfa.com/post-402.aspxهرچند که جای شما خالیه.
چه قدر قشنگ و ساده داستان رو تعریف می کنید.بدون پیچ و تاب و اینهمه دلنشین.هنریه برای خودش.یاد داستانای عزیز نسین افتادم"آقا" که خیلی بهتر از "بابا"سفکر می کردم وقتی یه بابایی "آقا"ست لابد خیلی باید جدی باشه اما...:"شما همتون گاوید..."(این خیلی جالب بود)و کلن شخصیت "آقا".
"مید این قم" این یعنی چی؟
بسیار لذت بردم.البته اگر می خواستید اون سی دی که خریدین کاملا تاثیر گزار باشه باید یه چفیه مینداختین گردن مرغ میناتون.باور کنید معجزه می کنه.فکر کردین کوروش بعد این همه سال از قبر در اومده وااسه چی؟ واسه همین که چفیه بندازه بعد بره حرکت انتحاری کنه خدا شاهده !
_______________
ALITAJADOD پاسخ ميدهد :
:))
"مید این قم" این یعنی چی؟
_______________
ALITAJADOD پاسخ ميدهد :
تولید قم !
این فوق العاده بود
بی شک داستان زیبایی را با شیرینی هر چه تمام تر بیان کردید.تبریک میگم .علاوه بر اینکه کاریکاتوریست ماهری هستید نویسنده خوبی هم هستید.راستش من یک گربه دارم که تصمیم گرفته بودم که جستجو کنم و سی دی مخصوص براش بخرم البته نه برای آموزش صحبت کردن اما با خواندن این مطلب پشیمان شدم.