گاهی اوقات شایدم بیشتر اوقات.... خیله خوب همیشه وقتی فکر میکنم چه چیزی باید بگویم و کلمه ها را کنار هم می گذارم و موقع پرتابشان به بیرون که میشود و فکر میکنم میخواهم حرف خوبی بزنم و طرف خوشش بیاید در همان زمانی که کلمه جان میگیرد و صوت می شود و بیرون میرود از دهان میفهمم که معادلاتم اشتباه بود و می خواهم مثل آن خانومه در کیل بیل با دو دستم کلمات را بکشم داخل دهانم و قورتش بدهم اما نمی شود هرگز . پس چه نیاز که فکر کنم چی باید بگویم ؟ بداهه میگویم خطرش کمتر است . مثال اولش میشود وقتی که آخرین بار دنبال خانه میگشیتیم : خانه متعلق به خانم میانسالی بود که لوازم آرایشی بهداشتی میفروخت و من شاپوی حمام و ژل سر و خمیر دندان و چیزهای دیگر را از او می خریدم . وقتی فهمید دنبال خانه هستم پیشنهاد داد که بروم آپارتمانشان را که برای اجاره گذاشته بود ببینیم و رفتم . شوهر خانم مرا همراهی کرد و خودش نیامد .خانه خوب و بزرگ بود و توالت خوبی هم داشت! فقط پیش زیاد می خواست که گفتم چانه بزنم شاید فرجی بشود . اینجا بود که من دنبال کلمات و ترکیبهای تازه میگشتم و پیدایشان کردم و چیدمشان کنارهم برای دقایق مبادا . که مبادا رسید :
شوهر : حاج خانم گفت با شما باید راه بیام. جونیین و خونواده آرومی هم دارین
من : مرسی ایشون به ما لطف دارن . منم جای پسرشون ،چه فرقی داره . به هر حال ایشون خودشون خوب هستن همرو خوب میبینن..
بله این چیزی بود که باید میگفتم . اما این را گفتم :
مرسی به خدا . ما هم هر وقت میریم حموم یاد ایشون می افتیم ...
گاهی اوقات میزنم به چاک یکجورایی بعد از گند زدن .گاهی اوقات هم مردانه می ایستم تا گند کاری را اغلن ترمیمش کنم اما بیشتر مواقع پای دیگرم را هم داخل همان گند میکنم .
مثال دوم می شود آن مجلس رسمی که آن خانوم محترم که بسیار با رودرباسی با ایشان داشتم صحبت میکردم که نمی دانم چه شد که خانمی دیگر آمد از من عذر خواهی کرد که میان صحبتمان پریده و به اوشان درباره حاملگی اش و اینکه نباید فیلان کند و بیسار کند نکاتی را تذکر داد و رفت . کلمات دوباره آمدند برای تبریک :
ااا بسلامتی نی نی میخواهید بیارید .. اوخییی مبارک باشه ایشالا .
باید آن را میگفتم اما کلمات عوض شدند و این شد :
اِ من نمی دونستم . بسلامتی . از کی ؟ ( چه کسی )
ترمیم :
ببیخشید اممممممم.... از کِِی ( چه موقع ) ... ینی کی حامله شدین ( تر زدن مضاعف )
- : !
خودم راهم را کشیدم رفتم . سینه خیز تا خانه
نظرات
می تونم بگم ضعف کردم از خنده تقریبن !.. بهت همه نوع خلافی میومد مگر این یکی .. پس من به همه توصیه می کنم هر وقت یه گندی زدن و در رفتن ، آدرس خونه شما رو بدن واسه رد گم کنی و با قیافه حق به جانبی به طرف بگن : کار استعداد درک نشده بود . دلیلش هم همین استعدادشه که درک نشده مونده تا به این حجم که شما یک جا درک فرمودید رسیده !.. : ))سال نو مبارک ..
_______________
ALITAJADOD پاسخ ميدهد :
سال نو شمام مبارک
منم اکثرا مواقعی که بیشتر دقت می کنم بیشتر گند میزنم!!!
چه سوتی های سـ.کسی هم می دید!! :Dخیلی خندیدم من هم !
خیلی خوب بود...
شما دیگه اساسی خراب کاری می کنینه واقعاً اینقدر حال حافظتون بده؟؟
عــــــــجــــــب!!!
مردم از خنده....سوتي ميليوني هم ميدين ها....
اوه اوه!!! عجب سوتیای توپی!!!!! خدا نسیب گرگ بیابون نکنه!!!!پ.ن به عنوان مطلبتون: خنگ شاگرد هماره در مراجعه است!!!!
من که باورم نمیشه . یه مدته میخونمتون اصلا فکر نمیکنم کلمه و ترکیبهای تازه کم بیاری. میخوام لینکتون کنم. اگه ناراضی بودین بگین بر میدارم .موفق باشین
_______________
ALITAJADOD پاسخ ميدهد :
اختیار دارید
آره بابا معلومه از اين ضايع بازيا زياد درمياري يعني بهت ميخورهعينن خود من!
_______________
ALITAJADOD پاسخ ميدهد :
آدرس وبلاگتان را گم کردم
سلام. راضی یا ناراضی؟!!! مسئله این نیست!مسئله این است که ما خوشمان آمد و لینک کردیم.اما می توانید اعتراض کنید, اما ما ترتیب اثر نمی دهیم!تقریبا تمام آهنگ های وبلاگ ها را خفه می کنم. نمی گذارند بفهمم نویسنده چه نوشته و کاملا روی اعصاب است! به استثنای این یکی!
یادم می اید با یکی که خیلی خیلی باهاش رو در بایسی داشتم رفتیم رستوران من حساب کردمگفت: اینجوری نمی شه یا من حساب می کنم یا هر کی سهم خودش راگفتم: نمک گیرم باشید ایرادی نداره
_______________
ALITAJADOD پاسخ ميدهد :
:)
امروز خوشحال بودم چون روز افتخارکردنم بود افتخار میکنم که دارم موازی بهترین کاریکاتوریست درک نشده دنیا نفس می کشم.روزت مبارک....شاید بهتر بود بگم روز کاریکاتوریست مبارک....نه شاید اینطوری بهتر باشه که بگم روز بهترین کاریکاتوریست درک نشده دنیا مبارک....امیدوارم به آرزوهات برسی ...
اینم واسه طلب بخشش به خاطر تاخیرش!!
_______________
ALITAJADOD پاسخ ميدهد :
ممنون ممنون
کلی خندیدم
آفت عشق وصل یا بوسه ...