روزهای زیادی از کودکی تا همین امروز که نرم نرم دارد ۴۳ سالم میشود تنها، اندوهگین و در انزوا بودم. هربار به گذشته برمیگردم یادم میآید یک گوشه ساکتتری نشسته بودم. توی حیاط خلوت پشت خانه، توی اتاق، توی آن اتاق مملو از لباس مهمانیها، توی آیینه خیره به چشمهام، توی کارگاهم، گوشهی یک روستا، پشت مبل بزرگ خانه وقتی همه خواب بودند و مادر نبود و من همیشه بیدلیل گریه میکردم! گریه کردن به مثابه خود ارضایی و به مثابه مناجاتی چیزی بود. حالا نمیدانم دیر شده یا نشده. اما نه تنها نمیخواهم گریه کنم بلکه میخواهم خیلی آگاهانه برگردم پشت مبل سیاه، توی حیاط خلوت و سایر جاها، موسیوی کوچک گریان را در آغوش بگیرم و بگویم ببین نمیخوام بهت بگم قرار است اینگوهی که توشیم جای بهتری بشه اما باور کن اصلا ارزشش را نداره. میدونم قراره چی بشه، من از همونجا اومدم پیشت، اما ببین من من من من همیشه خدا کنارت هستم.. ما باهم این رو هم رد میکنیم .. موسیو تاجینو روز رحلت #یادداشت_های_پراکنده
(کارتونیست درک نشده سابق)
نظرات
Wow I dont know what to say!
lol Chi begam akhe?! Mesle inke ghasd darid tahe dele mano nayomade khali konid...
وای !... جداً کار به اینجا هم کشیده ؟!... :(
من این وسط متوجه نقش محمدرضا گلزار نمی شم...
_______________
ALITAJADOD پاسخ ميدهد :
سیاهی لشکر بود ! چی میگن این روزها ؟ هنرور ؟! از جدی گذشته فقط یک دوره زمانی را نشان میداد . اما شما که گفته بودید نمی خوانیدش !! دیدید حالا ؟!
جواب کامنتتون رو هم دادم همشهری !
_______________
ALITAJADOD پاسخ ميدهد :
همشهری ؟
تجاوز؟
_______________
ALITAJADOD پاسخ ميدهد :
:(
داره اروتیک میشه !
نمی دانم علی جان شاید عیب از سیستم درپیتی بنده باشه ولی به جان جدم هر چی می کوشم (!) بی فایده اس. تصاویر باز نمیشوند.یه فکری کن.راستی، آقا یکی از هزاران درد بی درمون ما اینکه یهو گیر میدیم به یه چی و تا حالمون بهم نخوره و گلاب به روتون بالا نیاریم ولش نمیکنیم. شده حکایت ترانه ابیه ابی. یاد دهه شست بخیر. (خب حالا که چی؟ هیچی همینجوری گفتم دور هم باشیم تا بگذره.)فعلا
_______________
ALITAJADOD پاسخ ميدهد :
بقیه که دیدند . من خودم هم میتونم ببینم !
ببین! تصویر بعدیش سانسوریه دیگه؟