" در جهنم مارهایی هست که آدم از دست آنها به اژدهاپناه میبرد "
در خیابان سرعت گیرهایی هست که آدم به دست انداز پناه میبرد
در ماهواره شبکه هایی هست که آدم به تلویزیون ملی پناه میبرد
در میان خداپرستان کسانی هستند که آدم به کافران پناه میبرد
و ..
و اما ، در میان زنها ، زنهایی هستند که آدم نمی تواند نه به الکل ، تریاک ، کراک ، کریستال ، ویسکی ، دیازپام ، قرص سردرد ، قرض ضد بارداری !، تلویزیون ملی ...پناه ببرد . اصولا هیچ پناهگاهی یافت می نشود !
+;نوشته شده در ;2008/2/10ساعت;9:53 توسط;.:ALITAJADOD:.; |;
نظرات
آدرس لطفن ...
ای بابا!
از طریق دکتر رنجبر راد با اینجا آشنا شدم.خیلی جالب می نویسن(کسی تا حالا بهتون گفته بود؟!)اول فکر می کردم که با یه طراح طرفم ولی میبینم که نویسنده هستین.!خوشحال میشم از این به بعد بهتون سر بزنم
اشعار يخمكي + تعطیلات زورکی × انتخابات راستکی : عکس های مفتکی = افاضات جدید بدپیله ی کشککی!!!با سلام و ارادت و ماچ و لاس و سپاس به خاطر حضور سبز و شیرینت در کاخمان و باقی مخلفات و قضایا، نمردیم و بالاخره با لاطائلاتی یخ زده شبانه به روز شدیم. بفررررمااااااا!!!در کامنتی دیگر جهت همراهی و همکلامی با این پست جانانه ات خدمت خواهیم رسید. باقی بقایت، براد پیت دور از چشم آنجلینا جولی فدایت یا شایدم برعکس. هر جور راحتی!!!
من خیلی خوش خنده نیستم....ولی اینجا همش می خندم! نه، خوش خنده هستم واقعا...اینجا هم همش می خندم! پست قبلی عالی بود!!!!وای خدا!!!!به نظرم به درد زن های اینچنینی، مردان آنچنانی می خوردن! از همونا که در و تخته خوب به چفت می شن!
پس تکلیف آقایون چی شد این وسط؟من به کی و کجا باید پناه ببرم ؟
فقط یه پناهگاه هست! اونم بغل خودشونه..!
ای بابا...
معلومه که خیلی از دست این جنس لطیف کشیدین ... من با همدردی به روزم
علي جان، جمله آخريت اشکال داره. نه اينکه حالا خيلي دستور شناس باشيم آ، نه بابا. همينجوري ميگم. اون "نه" يي که بعد "نمي تواند" آوردي بايد يه "چي" منفي ديگه ام دنبالچه داشته باشه البته قبل از نقطه. همين.
سلام . می شود به خداد پناه برد . موفق باشی .
موافقم ...
و در میان وبلاگ ها هم وبلاگ هایی هست که هارت و پورت هاشون هم برخورنده نیست !
باز زدین به تیپ هم شکایتتو کردی تو بوق! علی باز که تا نوک دماغتو دیدی که؟؟؟
_______________
ALITAJADOD پاسخ ميدهد :
یا مشکل از دماغ منه که به درازی سرزمین آبا اجدادیمه یا اینکه لطف کنید از نوک دماغ من پیاده بشین ، جمیعن !
این دسته از زنها قابل ستایشاند.
زنها ی مریخی و مردهای ونوسی یا بالعکس یعنی اینکه جهان ذهنی زنها با مردها یکی نیست . گاهی هر دو فیلشان یاد سیاره ی خودش را میکند و آنوقت است که مردها از زنها و زنها از مردها به این شدت می نالند . از شوخی که بگذزیم از نظر من ازدواج یک عادتی است که در آینده از سر آدمها خواهد افتاد . و جایش را به دوستیهایی مثل دوستی سیمین دوبوار و سارتر یا کافکا و ملینا می دهد . که خود هم دارای فلسفه ای است و هم این دردها را ندارد . خدا هم این وعده را داده . در بهشت دیگر ازدواج وجود ندارد . و شاید اینکه خدا میگوید آنجا همه اش لذت است این است که آنجا انسان کاملا تکامل یافته میفهمد که ازدواج یک عادت بوده است . البته قبل از بهشت همینجا دارد اتفاق می افتد . فقط ای کاش اخلاق یا فلسفه ای جای این رابطه ی آزاد بی ازدواج را بگیرد
آقای دکتر چیزی راجع به شما به من نگقتن.من از لینکای دکتر به اینجا رسیدم ولی شنبه که باهاشون کلاس دارم حتما ازشون سوال می کنم.راستی نمی خواین آپ کنین!؟
خیلی باحال بود
علي جان سلام. مثل هميشه عالي بود. هيچوقت از سر زدن به وبلاگ تو پشيمون نميشم خدائيش. در مورد زنها هم لطفا همشونو با هم جمع نبند مثلا خود من خيلي زن خوبيم ميتونيد بيايد تحقيق كنيد