خب سعی کردم اینها را نگویم یک وقت خدای ناکرده ریا نشود حالا می گویم ریا اگر شد چاره چیست، هوم؟ چطور بگویم ؟ یعنی واقعن این حقیقت را که سالهاست در قلبم است با تو بازگو کنم ؟ باشد قبول
راستش ما هم در این انقلاب مردمی سال ۵۷ سهمی داریم اما جایی نگفتیم. این ما که میگویم خانواده ام را عرض میکنم و الا آن زمان که بنده یکجایی حوالی باغ عدن با حوریان و پریان منچ و مارپله بازی میکردم ( چه توقعی دارید از طفل ما قبل شیرخواره ای که من بودم ؟ هان ؟) باری ، از اصل کلام دور نشویم که وقت ضیق ( زیغ ، ضیغ ) است و بنده مسافر *
آقاجانم تعریف میکرد ( و میکند در این مناسبتهای یوم الله و الخ ) که در گیرو دار انقلاب و تظاهرات برای اینکه از انقلابیون عقب نماند به خیابان رفته و دختر بازی میکرده ! که دیده گروهی از جوانان خودجوش به میکده ای( که حالا ساندویچی شده . از این ساندویچها سوسیس ارزان .آخی یادته ؟) یورش بردند و شیشه های مشروب را می شکستند و برای هر کدام صلواتی هم خرج میکردند و صاحب ارمنی آنجا هم با انقلابیون جبرن همکاری میکرده . آقاجان با خود گفته چه جایی بهتر از آنجا و انقلاب را از آنجا به نوبه خود آغاز نمود . شیشه های اورجینال را یکی پس از دیگری به زمین می کوبید و خورد میکرد و هوار میزد که بشکنید اینها را ...حرام است ... بشکنید ... نجسی است ... حرام است ....
که برادری از راه میرسد و میگوید : برادر ...آنهایی را هم که در جیبت گذاشتی حرام است !
۲ - آقاجان در بیرون از میکده توسط گاز اشک آور نامرد از هوش می... ( سلام آقا رضای براهنی ) چشم که می گشاید خواهری را در حال تنفس مصنوعی بالای سرش میبیند . در ابتدای امر گمان میبرد شهید شده و یک حوری همانجا دم دروازه بهشت خفت اش کرده و نمی خواهد این آمیتا باچان زمانه را با دیگر حوریان و همکاران خویش قسمت کند ، برای همین چشمانش را دوباره میبندد و زمانی دوباره به این کره خاکی هبوط میکند که خواهر با لگدی که به کپل اش زده دور میشود و ناسزا میگوید از لحاظ فحش ناموسی .
۳- آقاجان میگفتند اوایل انقلاب دوربین عکاسی حکم ژ۳ را داشت برای انقلابیون (!)و اگر در عکسی کنار مسئولی بودی فردایش ( گاس پس فردایش ) جنازه ات را توی بیابانی جنگلی یا جوخ آبی پیدا میکردند . ترور میکردند . مروت نداشتند
ما که بچه بودیم یکبار یک ارگانی، جایی عکسهای انقلاب را نمایشگاه کرده بود و یک عکسی هم بود از استاندار گیلان که انصاری بود فکر میکنم که ترور شد ( دیدی حالا ). آقاجان که عکس را دید با شادی فریاد زد و ما بچه ها و مادرمان را که در جای جای نمایشگاه ولو بودیم یک جا جمع آوری کرد و با ذوق یک گوشه عکس را نشانمان داد و با غرور و بغض فرمود : این منم ! و ما چیزی نیافتیم و او بیشتر توضیح داد که از ترس دوربین عکاسی رفته سرش را در جوب خالی آب فرو کرده و باقی بدنش را همانطور در هوا رها کرده است به امان حق تعالی !
روزهای بعد دوستانم را از مسیر مدرسه تا خانه با فریب میکشاندم به نمایشگاهِ دست آورد های انقلاب و به آن عضو شریف پدر افتخار میکردم و پزش را میدادم .و در چهره شان میدیم اندیشه کنان غرق این پندارند که چرا ماحتت پدرشان عکس نداشت( سلام جناب حمید مصدق . چاکریم )
* مسافر پایتخت هستم برای دیدن بچه هایم ( مثل این کارگردانهای لوس حرف زدم ، دقت کردی ؟) خانه هنرمندان که در خیابان کریم خان، خیابان ایرانشهر است . برویم ببینیم رقیبانمان کی هستند . شما هم بروید ببینید . شاید مرا هم دیدید و فیض عظیمی نصیبتان شد خدا چه میداند . غروب سه شنبه (۲۲ بهمن ) اگر تعطیل نباشد میروم آنجا و اگر بود فردایش. بای
+;نوشته شده در ;2009/2/9ساعت;20:28 توسط;.:ALITAJADOD:.; |;
نظرات
جالب و خواندني بود. از نحوه عكس گرفتن پدرت كه سالها برايت با عزت بماند نيز خندهام گرفت.
جالب بود. روایتی جالبفکر کنم فردا تعطیل باشه خانه هنرمندان.
http://jahangirrazmi.ir/?p=16عکسهای جايزه پوليتزر را چه کسی دزديد ؟http://www.farsnews.com/imgrep.php?nn=8711191998پوليتزر ميدهم فجر می ستانم، آخ جون !
سلام. بابا دمت گرم خیلی باحال بود واقعا بد مدتها حسابی خندیدم. نفست همیشه گرم باشه و وبلاگت همیشه اینجوری باشه. بازم ممنون.یاحق...
بيچاره باباي من اون موقعي كه از انقلاب تعريف ميكرد (17 18 سالش بوده)و ما ذوق ميكرديم فكر نميكرد يه روز ما هر چي كه ميشه بگيم شما رفتين انقلاب كردين...!!
این تیکه ما تحت پدرشان عکس نداشت عااااالی بود!
برف...داستان کوتاه...http://www.abukoorosh.blogfa.com/
سلام درک نشده...خانه هنر مندان برنامش چیه مگه؟از کاریکاتور پست قبلیت سر در نمیارم...واسم توضیح میدی؟یه سر بیا خوشحال میشیم
_______________
ALITAJADOD پاسخ ميدهد :
نمایشگاه کاریکاتورهای اولین جشنواره فجر آنجا برگزار می شود و البته پوستر هم .
روزی که تنها راه آزادی از انقلاب بودعلی کاریکاتور قبلیتو دیدم کار خوبی شدهمنم بروزم اگر بیکار شدی سر بزن
جالب بود !
سلام واقعا وب خوبی داری به نظر من که اینجوریه.همه چیز با امید به خدا...
اينطور متوجه شدم که پس خاندان شما هم نقشي مهمي در انقلاب ايفا کردند!!!
تموم شد نمایشگاه ؟
_______________
ALITAJADOD پاسخ ميدهد :
نخیر تا هشت ام دایر است
گمانم کمدی قشنگی می شود این پست!که هیچ فیلمسازی جرات نکرده تا الان بسازدش!
کاریکاتوری با موضوع ولنتاین....http://abukoorosh.blogfa.com/
چرا نمی کشیش؟؟؟خیلی جالب می شه!!!!