روزهای زیادی از کودکی تا همین امروز که نرم نرم دارد ۴۳ سالم میشود تنها، اندوهگین و در انزوا بودم. هربار به گذشته برمیگردم یادم میآید یک گوشه ساکتتری نشسته بودم. توی حیاط خلوت پشت خانه، توی اتاق، توی آن اتاق مملو از لباس مهمانیها، توی آیینه خیره به چشمهام، توی کارگاهم، گوشهی یک روستا، پشت مبل بزرگ خانه وقتی همه خواب بودند و مادر نبود و من همیشه بیدلیل گریه میکردم! گریه کردن به مثابه خود ارضایی و به مثابه مناجاتی چیزی بود. حالا نمیدانم دیر شده یا نشده. اما نه تنها نمیخواهم گریه کنم بلکه میخواهم خیلی آگاهانه برگردم پشت مبل سیاه، توی حیاط خلوت و سایر جاها، موسیوی کوچک گریان را در آغوش بگیرم و بگویم ببین نمیخوام بهت بگم قرار است اینگوهی که توشیم جای بهتری بشه اما باور کن اصلا ارزشش را نداره. میدونم قراره چی بشه، من از همونجا اومدم پیشت، اما ببین من من من من همیشه خدا کنارت هستم.. ما باهم این رو هم رد میکنیم .. موسیو تاجینو روز رحلت #یادداشت_های_پراکنده
نظرات
سلامکسی هنرمندان را درک نمی کند
من همیشه بهتون حسودیم میشه!هم به خاطر کاریکاتورهاتون و هم به خاطر قلمتون!
بابا من که از ایمان اورندگان بهت هستم!بازم میگم یه دونه ای
تو میتوانی من نه!
فقط خودت.علی جون دوستت داریم... علی جون دوستت داریم...
من واقعا از صمیم قلب می گویم کاریکاتو رها شما رو دوست دارم...ای قشنگ کاریکاتور...ای هنرمند...ای کاریکاتوریست درک نشده ...
بترکه اون کسی که شما رو درک نکرده!
تو فرق داری...مثله بچه ها صاف و ساده ای...هنوز مثه ادم بزرگا نشدی...
دیوونم کردی .هر کی هستی . اولین باری که وبلاگت رو میبینم .میخونم وبدتر از همه می شنوم . . . الان اینجا ساعت 11:52 نیمه شب . دختر 4 ماهه ام خوابیده واحتمالا نیم ساعت دیگه واسه شیر خوردن مثل هر شب بیدار میشه .اما من مثل هر شب نیستم...نخوابیدم ...دیوونم کردی . .. دیوونه .حداقل نیم ساعت که دارم وبلاگتو میشنوم .با هدست روی گوشم .این اهنگ . . .این اهنگ . . .نمیتونم دل بکنم. داره دیوونم می کنه .خیلی بده .میفهمی ؟میفهمی با ملت چی کار می کنی؟
_______________
ALITAJADOD پاسخ ميدهد :
زنده باشید :)
داستان کوتاه....http://abukoorosh.blogfa.com/
دوست خوب و هنرمندم"زندگیجز همین درآمدنجز همین گذارجز درنگ ساده ایدر اتاق انتظار نیست!!" (شعر از دکتر ترکی)
دیگه تو این وضع جامعه مگه کسی هم هست که دلداری بده؟!حالا از همه لحاظ!
کاریکاتور هاتون که خیلی خوبن!قلمتون هم زیباست و دلنشین.چرا خسته شدی؟
http://static.cloob.com//public/user_data/album_photo/338/1013858-b.jpg
سلامی دوباره به استاد بزرگ...من آپ کردم.. ممنون میشم بهم سر بزنیدو نظرتون رو بگید...راستی اگه دوست داشتید منو لینک کنید!مرسی منتظرم..بای
من همه تن انا الحقم،کجاست دار؟خسته امدر همه جای این زمین ،هم نفسم کسی نبودزمین دیار غربت است، از این دیار خسته ام کشیده سرنوشت من به دفترم خط عذاباز آن خطی که او نوشت به یادگار خسته امبه گرد خویش گشته ام سوار این چرخ و فلکبس است تکرار ملال ،ز روزگار خسته ام دلم نمی تپد چرا ،به شوق این همه صدا من از عذاب کوه بغض، ز کوله بار خسته امهمیشه من دویده ام به سوی مسلخ غباراز آن که گم نمی شوم در این غبار خسته امبه من تمام می شود سلسله رو به زوالمن از تبار حسرتم که از تبار خسته امقمار بی برنده ای است قمار تلخ زندگیچه برده و چه باخته از این قمار خسته ام بازم سلام .این شعره رو نوشتم نه اینکه فکر کنی خواستم بگم ما هم اینو بلدیم ! نه بخدا نوشتم به این خاطر که بدونی از صبح تا حالا که اومدم وبلاگتونو سرزدم و به قول خودتون اومدم دلداری بدم و مثلا هم دلداری دادم تا همین الان که ساعت یک ربع به پنجه بعد از ظهره این شعر لامصب (لامذهب)دست از سرم برنمی داره و همش توذهنم و در زبونم اونو زمزمه می کنم و حالا تنگ غروبی ییههو احساس کردم یه 2-3 نفری لازمه که منو هم دلداری بدناون هم از همه نظر در هر حال از لطفتون ممنونیم علی آقای تجدد!امیدواریم که حالا که دل بقیه رو محتاج دلداری کردین دل خودتون آروم شده باشه
_______________
ALITAJADOD پاسخ ميدهد :
محبس خویشتن منم از این حصار خسته ام اینو اولش ننوشتی :)
مدتیه وبلاگتون رو دنبال می کنم و از سبک کاریکاتورهاتون خوشم می آد.گاهی دلم می خواد افکار و کنایه های ذهنیم رو به همین جالبی که شما تصویر می کنید تصویر کنم! اما حیف که هنر نزد همه نیست!!
سلامدلگرمیدلگرمیدلگرمیدلگرمیدلگرمیچرا لینکم نمی کنی؟چرا خونم نمیای؟چرا دلگرمی نمیدی؟
خواب عجیبی دیدم.خواب دیدم یک جای که نمی دانم کجا بود نوشته بودند کمی مرا دلداری میدهی ؟پ.ن: از لحاظ کاریکاتورومن زیر نوشته نوشتم(پایینو بخوون)نمی دومنم چرا نوشتممن نویسنده رو ندیدم ولی توی خواب احساس می کردم چقدر این ادم اشناس!!!!!! (تو دلداری می خوای؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!خودت اینو نوشتی؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!مگه تو هم دلداری سرت می شه؟؟کی دلداریت بده؟؟؟؟با چه زبونی؟؟؟من فک نکنم هنوز اختراع شده باشه اون زبونی که کلماتش بتونه تو رو دلداری بده.اوضاع و احوال بدتر از این حرفاس.کار از دلداریو این حرفا گذشته.)چه خواب عجیبی بود!!!!!!!تو می دونی چرا اینو نوشته ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟اون که کمک نمی خواست.پس چرا نوشته بود؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!
_______________
ALITAJADOD پاسخ ميدهد :
وای من میترسم ! کیو میگی ؟!
ميگماساسي خودتو واسه ما لوس كرديا! كاش منم انقدر خاطر خواه داشتم بابا...
آنکه فهمید، مرد. آنکه نفهمید، برد!با توجه به قانون بالا، دلداری دادن شما بیش از حد سخته..