رد شدن به محتوای اصلی

کتاب نفرین

1 یکی بیاید  بردارد یک شبکه اجتماعی را بیندازد که همه با هم دشمن بشوند. همه آنجا با هم دعوا را بیندازند . جنگ و دعوا شر کند . جای " این را می پسندم " از این متنفرم بزنند به همدیگر . عکسهای ناجور بیاندازند

 2 آنجا خودشان را تخلیه کنند . آن شبکه اجتماعی هم بیاید دشمن به تو پیشنهاد بدهد . بگوید تو با این سر جریان فلان حرفت شده بود . میخواهی بزنی خوار و مادرش را یکسان کنی ؟

 3 آدم آنجا برود طرفدار فلان سیاستمدار بشود و به رقیب آنوری فحش بدهد . برود جا پوک کردن . تف بیندازد توی رویش . آن شبکه اجتماعی بگوید فلانی یک تف انداخت بتو تو نمیخواهی اخ تف بیاندازی رویش ؟

 4 آدم آنجا خوب میشود . آدم آنجا دیگر خودش را تخلیه روانی میکند . شب راحت می خوابد . هیچکسی هم به کسی دیگری خیانت نمیکند . همه از هم متنفرند .

 5 آدم  آنجا جنگ میکند . شلاق میخورد . پرخاشگر میشود . فحش میشنود و فحش میدهد . جایی که هیچ ترحمی در کار نباشد .

6 آدم برود جنبش راه بیاندازد آنجا . برود کارهای یواشکی بکند . دلش خوش باشد که میرود تر میزند به مخالف و دشمنش . و هیچکسی به هیچکسی نیست . 

7 برود روی دیوارش بش..د . برود پشت دیوارش بر..د . برود شعار بنوسید روی دیوار یارو . برود یک کاری بکند خلاص بشود . تخلیه روانی بشود .

 8 برویم بلغزین آنجا . برویم آنجایی که همه زشتی هایش مجازی است


نظرات

Mute Vision گفت…
خوشحالم این پست رو خوندم .
‏فروزان گفت…
سلامنعلیکــــم..
آقا مگه فک کردی اینطوری که شما میگی نیست الان؟ همه جا همه همو گاز گازی نمی کنن مگه ؟ چه واقعی چه مجازی مگه با انگشت نمی رن تو چشمه همدیگه مردم؟ ها ؟
می رن دیگه ... می رن،نگو اینارو
reerra گفت…
هی هی روزگار.یعنی دعوا کردن و فحش و فحش کاری هم مجازی بشود؟؟!!! چی بگویم آخر زمان است دیگر!!!
وبلاگ جدید به راه انداختم هر چند که به قبلی هم گاه به گاهی طولانی سر می زدید اما به هر حال ما همین حوالی هستیم.قدمتان روی چشممان.
‏ناشناس گفت…
رو اعصاب راه میری ها خب مطلب بنویس دیگه
هی میام میبینیم چیز جدید نداری
eeeeeeeeeeee

پست‌های معروف از این وبلاگ

آخه آقامه دوسش دارم ( یه یه یه یه نُنُر ! )

امشب که نه فردا عاشورا است یا تاسوعا ؟ من نمی دانم کدامیکی اولی است . حوصله ندارم به این چیزها فکر کنم .احترامتان سر جای خودش . عذا دار باشید یا عزا دار باشید . در عالم خودتان سیر کنید . خوشبحالتان اما بروید جان مادرتان توی خانه خودتان این کار را بکنید من می خواهم آلبوم جدید شاهین نجفی را گوش کنم که تازه دانلود کردم . این مرد بسیار موزیک وکلام زیبایی دارد اما خودش به شدت بی شخصیت و لمپن است . من رشتی ام مثل کامبیز وی او ای و احتمالن با انزلی چی ها مشکل باید داشته باشم . این انزلی چی ها هستند که مشکل دارند با همه . دعوا دارند کلن . توی خیابان الکی بهت گیر می دهند و گله ای میریزند سرت و با چاقو می زنندت حتی اگر حامله باشی . قدیمها که اینطوری بودند الان نمی دانم آدم شده اند یا نه ! باری، از این سر وصدا می گفتم .الان یک نواری گذاشته اند زیر پاساژ که من یک لحظه در خودم بودم دیدم صدای جیغ و داد می آید . یک آن فکر کردم مردم سوار بر سفینه شهر بازی شده اند اما داشتند عزاداری میکردند . یک یارویی با یک صدایی که عین فیلمهای پور.ن  بود حین حین حین حین میکند و مردم استقبال میکنند از این جست و خیز یک...

چگونه وبلاگ نویس حرفه ای شویم

 یاوقتی از حرفه ای بودن حرف Ù…ÛŒ زنیم از Ú†Ù‡ چیز حرف Ù…ÛŒ زنیم یا هرچی اصلن 1 .روشنفکر باشید . تلویزیون نبینید Ùˆ یا اگر دیدید به کسی نگویید . از تلویزیون بدبگویید . فوتبال ورزش عوام است . شما نباشید . پوپولیست نباشید .    طرفدار هیچ تیمی نباشید حتی اگر روی شرتتان نوشته اید ( شما کهنه ØŒ تولیدی) قلب بوئین زهرا به عشق پرسپولیس Ù…ÛŒ تپد . 2 کامنت نگذارید توی وبلاگ دیگران Ùˆ این را تویجای جای وبلاگتان بگنجانید Ú©Ù‡ اینگونه اید . بگویید اگر هم کامنتی دیدی مال دیگریاست . شل سیلور استاین قبل از اختراع وبلاگ در کتاب مقدسش گفته بود یکنفر آمده استپوست مرا دزدیده Ùˆ اگر دیدی توی Ø®Û...

آخه آقامه دوسش دارم ( یه یه یه یه نُنُر ! )

امشب که نه فردا عاشورا است یا تاسوعا ؟ من نمی دانم کدامیکی اولی است . حوصله ندارم به این چیزها فکر کنم .احترامتان سر جای خودش . عذا دار باشید یا عزا دار باشید . در عالم خودتان سیر کنید . خوشبحالتان اما بروید جان مادرتان توی خانه خودتان این کار را بکنید من می خواهم آلبوم جدید شاهین نجفی را گوش کنم که تازه دانلود کردم . این مرد بسیار موزیک وکلام زیبایی دارد اما خودش به شدت بی شخصیت و لمپن است . من رشتی ام مثل کامبیز وی او ای و احتمالن با انزلی چی ها مشکل باید داشته باشم . این انزلی چی ها هستند که مشکل دارند با همه . دعوا دارند کلن . توی خیابان الکی بهت گیر می دهند و گله ای میریزند سرت و با چاقو می زنندت حتی اگر حامله باشی . قدیمها که اینطوری بودند الان نمی دانم آدم شده اند یا نه ! باری، از این سر وصدا می گفتم .الان یک نواری گذاشته اند زیر پاساژ که من یک لحظه در خودم بودم دیدم صدای جیغ و داد می آید . یک آن فکر کردم مردم سوار بر سفینه شهر بازی شده اند اما داشتند عزاداری میکردند . یک یارویی با یک صدایی که عین فیلمهای پور.ن  بود حین حین حین حین میکند و مردم استقبال میکنند از این جست و خیز یک...